مکتب کنش و فراکنش: تسبیح، حمد، و رب در نظام هستی‌شناسانه‌ی کنش و فراکنش 📚

 

در نگاه عمیق مکتب کنش و فراکنش، هر پدیده‌ای که در عالم به فعلیت می‌رسد، نه تنها بازتابی از قانونمندی‌های جاری در هستی است، بلکه حامل پیامی معرفتی در ستایش و شناخت حضرت حق می‌باشد.

بر اساس قاعده‌ای محوری، کنش‌های موجودات، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، در نظام پاسخ‌گو و پروردگارانه‌ی هستی، واکنشی ربوبی دریافت می‌کنند. این واکنش، همان ظهور "رب" در مقام قضاوت و پروردگاری است.

تفسیر "یسبّح بحمده"

آیه‌ی شریفه‌ی «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء: ۴۴)، در این مکتب، بیانی تکوینی است:

تسبیح یعنی تنزیه، یعنی رفع کاستی از ساحت حضرت حق.

حمد یعنی ظهور کمال، یعنی تحقق فعلیت در پدیده‌ای که در مسیر رشد قرار گرفته.

و چون هر پدیده با گذر از خامی به کمال، و از امکان به فعلیت، نقص را کنار زده و به تمامیت نزدیک می‌شود، در واقع با همین حرکت خود، خدا را "تنزیه" (تسبیح) می‌کند و با ظهور کمالاتش، "ستایش" (حمد) او را آشکار می‌سازد.

بنابراین:

«یسبّح بحمده» یعنی: هر پدیده‌ای با فعلیت یافتن، خدا را تنزیه و حمد می‌گوید.

 

رب، قضا و کنش در مکتب کنش فراکنش 📗

 

در این نگاه، "رب" همان شوون پروردگاری است که با قانون‌های ثابت ولی واکنش‌پذیر خود، به کنش‌های موجودات پاسخ می‌دهد. این قانون‌های واکنشی، پایه‌های "قضا" را شکل می‌دهند.

برای مثال:

کنش: "قرار دادن آب بر آتش"

قانون ربوبی: "آب در ۱۰۰ درجه به جوش می‌آید"

واکنش: "آب می‌جوشد"

نتیجه: قضیه‌ی واقعی و عینی شکل می‌گیرد و در آن، قانون الهی تجلی می‌یابد.

این نمونه، الگویی است برای همه‌ی رخدادهای هستی، از طبیعت گرفته تا اخلاق و روح.

 

شکر و حمد زبان کنش 📔

 

در مکتب کنش فراکنش، شکر نیز کنشی است برای به فعلیت رساندن خیر در دیگری

«شکر یعنی شیرین کردن دهان دیگری

و آنگاه که دهان دیگری شیرین شود، تسبیحی پنهان و حمدی عملی در عالَم اتفاق می‌افتد؛ چرا که رب، این کنش را با افزایش و گشایش پاسخ می‌دهد:

«لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ»

جمع‌بندی

پس در مکتب کنش و واکنش:

همه‌ی پدیده‌ها در عالَم، حامل منطق‌اند.

هر جمله‌ی قرآن، یک قضیه‌ی منطقی است که قابلیت تطبیق در واقع دارد.

هر کنش آگاهانه‌ی انسانی، اگر با فهم قانون رب همراه شود، پدیده‌ای را به فعلیت رسانده و آن را در مسیر تسبیح قرار می‌دهد.

این نگاه، قرآن را به کتابی "عینی-تطبیقی" بدل می‌کند، و دینداری را از سطح ذهن، کتابت و لفظ، به سطح عین و تحقق در زندگی می‌برد.

 

برای مطالعه در مورد شکرو  عبادت در مکتب کنش فراکنش روی این لینک کلیک کنید.