مروری بر تأثیرات ماهیت، هویت و علم الهی در عالم شهادت و آخرت در مکتب فکری کنش واکنش 📚

 

مقدمه

مکتب کنش و واکنش به بررسی ارتباط میان کنش‌های ماهوی و واکنش‌های هویتی در دنیا و آخرت می‌پردازد. بر اساس این مکتب، هر مرتبه از هستی دارای علم الهی خاص خود است که این علم در هر مرتبه از هستی جاری و تأثیرگذار است. در این نظریه، تفاوت‌های بین ماهیت و هویت انسان، به‌ویژه در مرگ و انتقال به آخرت، مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مقاله به تحلیل کنش‌ها و واکنش‌ها در این دو بعد از هستی (دنیا و آخرت) و نیز نقش روح، عقل و نفس در این فرآیندها می‌پردازد.

 

کنش و واکنش در عالم شهادت و آخرت 📔

 

در هر مرتبه از هستی، کنش‌ها و واکنش‌ها تحت تأثیر ماهیت خاص آن مرتبه هستند. در عالم شهادت (دنیا)، ماهیت‌های موجود با قوانین فیزیکی و طبیعی کنترل می‌شوند. کنش‌های ماهوی به‌طور مستقیم تحت تأثیر عوامل مادی و طبیعی قرار دارند، مانند خوردن و آشامیدن که باعث رشد بدن می‌شود. این کنش‌ها طبق یک روند جبری اتفاق می‌افتند و واکنش‌ها به صورت فیزیکی در دنیای مادی مشاهده می‌شوند.

 

اما در آخرت، ماهیت‌ها تغییر می‌کنند و هویت‌ها ثابت باقی می‌مانند. در این عالم، کنش‌ها و واکنش‌ها متناسب با ماهیت‌های جدید انسان‌ها شکل می‌گیرند، اما هویت‌های آنان بدون تغییر باقی می‌مانند. به‌عبارت دیگر، ماهیت در آخرت شبیه به ماهیت دنیوی است، اما بر اساس قوانین خاص آن عالم تنظیم می‌شود.

 

روح و عقل به‌عنوان منشأ کنش‌های ماهوی در مکتب کنش و واکنش 📙

 

در مکتب کنش و واکنش، روح و عقل به‌عنوان منشأ کنش‌های ماهوی شناخته می‌شوند. این دو عنصر به‌طور مستقیم در نفس انسان تأثیرگذارند و باعث ایجاد تغییرات در رفتار، اندیشه و اعمال فرد می‌شوند. در عالم شهادت، روح و عقل از طریق ماهیت مادی انسان بر کنش‌ها تأثیر می‌گذارند. به‌عنوان مثال، عقل باعث تصمیم‌گیری و انتخاب مسیر می‌شود، و روح به انسان انگیزه‌های معنوی و روحی می‌دهد.

 

این تأثیرات در دنیا از طریق ابزارهای مادی همچون چشم، گوش، زبان، و دیگر اعضای بدن مشاهده می‌شود. در آخرت نیز روح و عقل همان نقش را ایفا می‌کنند، اما این تأثیرات از طریق ماهیتی جدید و غیرمادی ادامه می‌یابد.

 

ماهیت و هویت در آخرت 📘

 

با انتقال انسان به آخرت، ماهیت‌های دنیوی به ماهیت‌های جدید تبدیل می‌شوند، اما هویت انسان همچنان ثابت باقی می‌ماند. در این جهان جدید، انسان‌ها آگاهی و شناخت خود را حفظ می‌کنند، اما ماهیت آن‌ها طبق قوانین آخرت تغییر می‌کند.

 

این انتقال به‌طور دقیق به‌این معناست که انسان در آخرت به همان هویت (یعنی روح و عقل خود) که در دنیا داشت، ادامه می‌دهد، اما در قالب ماهیت جدیدی که به آن متناسب با ویژگی‌های آخرت است. به‌عنوان مثال، اعضای بدن انسان ممکن است همچنان در آخرت وجود داشته باشند (چشم، گوش و ...)، اما این اعضا از ماده فیزیکی و مادی ساخته نمی‌شوند، بلکه از ماهیت خاص آن عالم به‌وجود می‌آیند.

 

مرگ و انتقال به مرتبه بعدی از هستی 📕

 

مرگ در مکتب کنش و واکنش به‌عنوان انتقال به مرتبه جدیدی از هستی در نظر گرفته می‌شود. برخلاف دیدگاه‌های سنتی که مرگ را پایان زندگی می‌دانند، در این مکتب، مرگ یک فرآیند تکاملی است که انسان را از دنیای مادی به دنیای غیرمادی و روحانی می‌برد. در این انتقال، هویت انسان ثابت باقی می‌ماند، اما ماهیت آن تغییر می‌کند.

 

این تغییر ماهیت نشان‌دهنده تکامل انسان در مسیر معنوی است. به‌عبارت دیگر، در مرگ، انسان همچنان همان فردی است که در دنیا بود، اما در قالب جدیدی از وجود قرار می‌گیرد که شبیه به ماهیت قبلی است، اما تابع قوانین عالم آخرت می‌شود.

 

 رشد و تکامل در آخرت 📓

 

در آخرت، انسان همچنان قادر به رشد و تکامل معنوی است، ولی نه به شکلی مادی مانند دنیا. این رشد در قالب‌های معنوی و روحانی ادامه می‌یابد. زیرا در آخرت، رشد به صورت هویتی و نه ماهیتی تحقق می‌یابد. در دنیای مادی، رشد به‌طور عمده بر اساس ماهیت فیزیکی و جسمانی انجام می‌شود، اما در آخرت، این فرآیند بر اساس هویت معنوی و روحانی صورت می‌گیرد.

 

نتیجه‌گیری 📖

در مکتب کنش و واکنش، مرگ نه پایان، بلکه تغییر ماهیت است. هویت انسان در تمامی مراحل هستی ثابت است، ولی ماهیت او طبق شرایط عالم تغییر می‌کند. این تغییر ماهیت به انسان اجازه می‌دهد که در هر مرتبه از هستی متناسب با قوانین آن عالم رشد کند. در نتیجه، روح و عقل به‌عنوان منشأ کنش‌های ماهوی، در دنیا و آخرت ثابت باقی می‌مانند، اما ابزارهای ادراکی و ماهیت‌های انسان در هر مرتبه از هستی تغییر می‌کنند تا با ویژگی‌های آن عالم تطابق پیدا کنند.

 

 

برای مطالعه ی مقایسه حرکت جوهری ملاصدرا با مکتب فکری کنش واکنش روی این لینک کلیک کنید.