عصمت و سعه وجودی در انسان؛ تحلیل تطبیقی با تمثیل شجره در قرآن 🌲

 

بر مبنای مبانی مکتب کنش و واکنش

چکیده

 

در این مقاله، مفهوم «عصمت» به‌مثابه‌ حالتی وجودی بررسی می‌شود که نه اعطایی است و نه صرفاً اکتسابی، بلکه نتیجه‌ی سعه‌ی کسبی وجود انسان است. قرآن، انسان را در قالب شجره (درخت) توصیف می‌کند؛ شجره‌ی طیّبه یا خبیثه. بر پایه‌ی این تمثیل، مقاله نشان می‌دهد که صفاتی چون عصمت، عدالت، کرامت و هدایت، میوه‌های طبیعی شجره‌ی وجودی انسان هستند و بر اساس رشد و فعلیت‌یابی وجودی حاصل می‌شوند. این قرائت، تفسیری نوین و نظام‌مند از عصمت انبیا و اولیا ارائه می‌دهد و راه فهم آن را برای سایر انسان‌های وارسته نیز روشن می‌سازد.

 

 

۱. مقدمه: بازنگری در معنای عصمت ❓

 

مفهوم عصمت در تفکر اسلامی غالباً به‌عنوان حالتی اعطایی و فرابشری تصور شده که برای برخی انسان‌ها مقدر شده است. این مقاله با بهره‌گیری از مبانی مکتب کنش و واکنش این تصور را به چالش کشیده و نظریه‌ای بدیل را ارائه می‌کند:

 

عصمت، نتیجه‌ی سعه‌ی کسبی وجود است، نه امری آسمانی و دور از دسترس بشر.

 

۲. تمثیل شجره در قرآن  📖

 

قرآن انسان را با درخت (شجره) تشبیه می‌کند. این تشبیه فقط یک تصویر بلاغی نیست، بلکه ساختاری هستی‌شناختی دارد:

 

شجره طیّبه: اصل آن ثابت، فرع آن در آسمان، میوه‌اش پاک و مفید.

شجره خبیثه: بی‌ریشه، بی‌ثبات، بی‌میوه یا دارای میوه‌ی مسموم.

در این تمثیل، تمام فضائل وجودی مانند میوه‌هایی بر شاخه‌های شجره وجودی انسان می‌رویند.

 

۳. سعه وجودی: عامل عصمت و هدایت  ↕️

 

۳.۱ تعریف سعه وجودی

 

سعه وجودی یعنی ظرفیت هستی‌شناختی انسان در دریافت، نگهداری و بازتاب حقیقت.

این ظرفیت نه اکتسابیِ صرف (آموختنی) است

و نه اعطاییِ صرف (الهی بدون مشارکت انسان)،
بلکه کسبی است؛ یعنی انسان با کنش‌های خالصانه، دریافت‌های صادقانه و تزکیه، به‌تدریج این وسعت را در خود می‌پروراند.

 

۳.۲ عصمت، ثمره‌ی سعه‌ی وجودی

 

عصمت حالتی است که در آن انسان به‌طور طبیعی در برابر خطا، گناه، تحریف، و فراموشی، مقاوم است؛ نه به‌دلیل اجبار الهی، بلکه به دلیل:

بلوغ وجودی

روشنایی باطن

و صیانت درونی از حقایق

این معنا با آیه‌ی معروف درباره حضرت یوسف (ع) تطابق کامل دارد:

وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَ‌أَىٰ بُرْ‌هَانَ رَ‌بِّهِ...
(سوره یوسف، آیه ۲۴)

یعنی اگر سعه‌ی وجودی و برهان الهی در جان یوسف نبود، خطا می‌کرد.

 

۴. تمایز اکتساب و کسب در اخلاق و معرفت 📑

 

۴.۱ اکتسابی‌ها

مهارت‌های ذهنی

عادت‌ها

تعلیمات بیرونی

 

۴.۲ کسبی‌ها

عصمت

عدالت

معرفت شهودی

الهام صادق

این‌ها نه تعلیم‌پذیرند، نه قابل تقلید، بلکه باید در جان انسان روییده شوند.

 

۵. نتایج وجودی برای انسان وارسته ✍

 

انسانی که به فعلیت برسد، ویژگی‌هایی دارد:

عقلش دچار خطا نمی‌شود

دریافت‌های معنوی‌اش آلوده نمی‌گردد

زبانش آینه‌ی حق می‌شود

از هدایت محروم نمی‌ماند

و چنین انسانی، آماده‌ی دریافت وحی یا الهام صادق نیز هست، بدون آن‌که یافتها و دریافت‌هایش دچار تحریف یا فراموشی گردد.

۶. نتیجه‌گیری 📜

در این نوشتار، با استناد به قرآن و مبانی مکتب کنش و واکنش، عصمت را به‌عنوان میوه‌ی درخت وجودی انسان تفسیر کردیم. در این نگاه، عصمت حالت فرابشری و خارج از دسترس نیست، بلکه ثمره‌ی رشد درونی و سعه‌ی کسبی است.

«هر انسانی که به فعلیت بیشتری برسد، عصمت و صیانت او از خطا و اشتباه، در فهم، تفکر، و سخن بیشتر خواهد بود.»