حل ایراد به نظریه ملاصدرا در بحث جبر و اختیار - حجت الاسلام علی مدبر
اختیار جبر حجت الاسلام علی مدبر علم علم ایجابی علم ایجادی علی مدبر فراکنش ملاصدرا مکتب فکری کنش واکنش کنش فراکنش کنش واکنشفایده تقسیم علم الهی به ایجادی و ایجابی در مکتب فکری کنش واکنش 📕
با تقسیم علم الهی به ایجادی و ایجابی میتوان بدون نیاز به تغییر علم خداوند، مسئله اختیار انسان و واکنش الهی را توضیح دهید. این دیدگاه از دو جهت قابل توجه است:
حل تعارض بین جبر و اختیار:
علم ایجادی خداوند، جهان و مخلوقات را ایجاد و حرکت میدهد.
اما پس از ایجاد، مخلوقات (از جمله انسان) کنشهای خود را با اختیار انجام میدهند.
سپس علم ایجابی خداوند به این کنشها واکنش نشان میدهد.
این واکنشها همان نظام علت و معلولی است که بر اساس حکمت الهی در هستی جاری است.
پس در عین حال که هرچه رخ میدهد از خداوند است، اما مسئولیت اولیه کنش با مخلوق است.
عدم نیاز به تغییر علم الهی:
در نظریه ملاصدرا و شهید مطهری، برای فرار از جبر، گفته میشود که علم خداوند در جزئیات قابل تغییر است، اما این امر با تغییرناپذیری ذات الهی در تعارض میافتد.
اما در مکتب کنش و واکنش، دو شأن متفاوت برای علم الهی تعریف شده است:
علم ایجادی: ایجاد و هدایت اولیه پدیدهها
علم ایجابی: واکنش به کنشهای پدیدهها
در این چارچوب، علم خداوند ثابت میماند و نیازی به تغییر ندارد. بلکه از ابتدا در علم الهی این سنن و قوانین بهطور ایجابی لحاظ شدهاند.
این تفسیر از حدیث «قلب المومن بین الاصبعین من اصابع الرحمن» نیز جالب است، زیرا آن را در بستر دو علم الهی (ایجادی و ایجابی) قرار میدهد. قلب مؤمن میان این دو علم قرار دارد، یعنی از یکسو تحت تأثیر نظام ایجادی خداوند است و از سوی دیگر، کنشهای او مشمول واکنش ایجابی الهی میشود.
این نظریه علاوه بر حل مشکل جبر و اختیار، میتواند در مباحث عدل الهی، دعا، جزا و پاداش، و حتی در فلسفه تاریخ نیز کارایی داشته باشد.
برای مطالعه در مورد سه گانه ی نمت و رزق و برکت بر اساس مکتب کنش واکنش روی این لینک کلیک کنید.
کامنت ها (0)
هنوز کامنتی موجود نیست
ارسال کامنت جدید
ارسال

موسسه بین المللی اویس قرنی
تعداد پست ها68